زندگی فلسفی

ارتباطات رسانه ای
آخرين مطالب
ژورنال جواهرات

زندگی فلسفی از نظر شخص بنده از دو بخش دیالکتیک و عقل شکل گرفته است

فیلسوفان فلاسفه تلاششون بر این بوده است که دانستنی هاشون با خواسته هاشون هماهنگ کنند، آن چیزی را که می دانند می خواهند و آن چیزی را که می خواهند، بدانند و توازن برقرار کنند. وقتی که توازن برقرار شد، تضاد برطرف خواهد شد. گاهی تضاد را بردارد و توازن را جایگزین کند از یک جنبه کار فلسفه، کاری است که بین خواسته های انسان و دانستنی های انسان توازن برقرار کند و این توازن کار عظیمی است و کارش توسط عقل انسان می باشد.

اما اینکه صرفا زندگی انسان همراه با نگاه فلسفی شکل بگیرد و فلسفه را اصل رسیدن به اهداف زندگی شخصی اش بداند میتوان به دیالکتیک روشنگری و منفی اشاره داشت یعنی در واقع نگرش فلسفی در نظریه دیالکتیک طرح پرسش و پاسخ است، چنین دیدگاهی می تواند انسان را به جنون برساند در نظریه دیالکتیک نسبت به زندگی فلسفی، شخص به کلیت زندگی، نگاه فلسفی پیدا می کند و به این شکل است که خود شخص برای خود سوال مطرح می کند و خود به آن سوال پاسخ می دهد و آن قدر این پرسش و پاسخ از خود ادامه پیدا می کند که تا به یک پاسخ واحد برسد و درباره مسائل هستی چنان ریز و کنجکاوانه عمل می کند که در نهایت به جنون می رسد. حال این پرسش و پاسخ چه جنبه مثبت و چه جنبه منفی داشته باشد. و در نهایت نمی تواند این توازن را بین زندگی و فلسفه برقرار کند و به تضاد می رسد، همین تضاد ضمن اینکه کار دست خود شخص می دهد برای جامعه هم مفید واقع نخواهد شد.

فیلسوف ها هدف استفاده از علم فلسفه برای رسیدن به یک زندگی مرفه بوده است. اما بررسی این موضوع با شرایط و زمانه خود بین توازن، متوازن کننده و توازن برقرار کننده در انسان بین خواستن ها و توانستن ها، عقل و فهم است. و تعریف های زیادی از عقل شده است. که جامع ترین و قابل فهم ترین تعریف می توان به این اشاره کرد که تعریف از عقل یعنی تقسیم بندی عقل به دو بخش عقل هدفمند و ابزاری.

عقل ابزاری: یعنی عقل علمی، عقل ابزاری است، اگر عقل پشت علم نباشد علم پیشرفت نمی کند. در کنار آن عقل فطرتی هم نمود پیدا می کند که ماهیتش از طریق اکتسابی است و در دسته عرفانی قرار می گیرد. و زندگی را از حالت عادی خارج می کند و به سمت دیگری از مسائل عرفانی هدایت می کند.

عقل هدفمند نیز علم دیگریست برای زندگی و شکی در آن نیست، اینکه زندگی را پیش ببرد، مرفه کند و راحت ترش کند قبول داریم. حالا سوالی که ایجاد می شود این هست که زندگی برای چیست؟ هدف زندگی را علم تعریف می کند و این علم زندگی را اصل می داند و تلاشش بر این است که زندگی را درستش کند و برای اینکه زندگی برای چیست علم پاسخ می دهد یا فلسفه؟ بله این فلسفه است که چیستی زندگی را  پاسخ می دهد. فراتر از این موضوع نمی تواند جایی در زندگی شخصی داشته باشد. به دلیل اینکه فراتر رفتن در این موضوع تضاد ایجاد می کند تا اینکه به توازن برسیم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ 3 / 1 / 1398 ] [ 13:55 ] [ مدير وبلاگ: حبیب حمزه ]


.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

حبيب حمزه رئیس اداره اطلاع رسانی
آرشيو مطالب
فروردين 1398
آبان 1397 شهريور 1397 خرداد 1397 فروردين 1397 اسفند 1396 بهمن 1396 آذر 1396 مهر 1396 شهريور 1396 خرداد 1396 اسفند 1395 مهر 1395 شهريور 1395 تير 1395 خرداد 1395 فروردين 1395 اسفند 1394 آذر 1394 آبان 1394 مهر 1394 مرداد 1394 تير 1394 خرداد 1394 ارديبهشت 1394 فروردين 1394 اسفند 1393 بهمن 1393 دی 1393 آذر 1393 آبان 1393 شهريور 1393 مرداد 1393 تير 1393 خرداد 1393 ارديبهشت 1393 فروردين 1393 اسفند 1392 بهمن 1392 آبان 1392 مهر 1392 شهريور 1392 مرداد 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391